کد مطلب:193285 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:95
چگونه بدن اعاده می شود در حالی که پوسیده است؟
زندیق به امام صادق - علیه السلام - گفت: چگونه ممكن است اعاده بشود بدنی
[ صفحه 320]
كه پوسیده است، و اعضاء جسمی كه متفرق شده است، عضوی از آن را در شهری درندگانش خورده اند، و عضوی از آن را حشرات قطعه قطعه كرده اند، و عضوی خاك شده است و با آن گل ساخته و در دیوار به كار رفته (اشاره به شبهه ی آكل و مأكول و چگونگی دفع آن شبهه و چگونگی حشر و نشر اموات است).
حضرت فرمود: كسی كه آن را از هیچ آفرید، و صورت آن را بدون الگوی قبلی ساخت، می تواند بار دیگر آن را به همان صورت اولیه برگرداند مانند روزی كه آفریده شد.
زندیق گفت: این مطلب را برای من توضیح بده.
حضرت فرمود: روح در جای خود مقیم است، روح نیكوكار در روشنائی و فراخی، و روح گنهكار در تنگی و تاریكی، و بدن به خاكی مبدل می شود كه در ابتدا از آن آفریده شده است، و آنچه درندگان و حشرات آن راخورده و پاره پاره كرده، سپس از جوفشان دفع نموده در خاك موجود، و نزد كسی كه به وزن ذره ای چیزی در تاریكیهای زمین از نظر او پنهان نیست، و به عدد اشیاء و وزن آنها آگاه می باشد؛ محفوظ است.
و خاك روحانیین (یعنی انسانهای پاك) مانند طلا است كه در میان خاكها است.
پس هرگاه هنگام قیامت و رستاخیز فرا رسید بر زمین بارانی فرود می آید - كه آن باران زنده كردن است - پس زمین باد می كند، و مانند مشك (دوغ) بهم می خورد، آن جا است كه خاك بشر مانند طلا كه به وسیله ی آب و شستشوی شن از خاك جدا می شود؛ جدا می گردد، و مانند كره كه از دوغ جدا می شود؛ جدا می گردد آنگاه به اذن خدای توانا هر خاكی در قالب و صورت خود قرار می گیرد و روح در آن قالب وارد می شود، و انسان برمی خیزد، بدون اینكه چیز بیگانه ای را در جسم و پیكر خود ببیند.
زندیق گفت: پس هرگاه كسی بی كفن بمیرد چه می شود؟
[ صفحه 321]
حضرت فرمود: خداوند عورت او را با چیزی كه مشیتش به آن تعلق بگیرد؛ می پوشاند. [1] .
[ صفحه 320]
كه پوسیده است، و اعضاء جسمی كه متفرق شده است، عضوی از آن را در شهری درندگانش خورده اند، و عضوی از آن را حشرات قطعه قطعه كرده اند، و عضوی خاك شده است و با آن گل ساخته و در دیوار به كار رفته (اشاره به شبهه ی آكل و مأكول و چگونگی دفع آن شبهه و چگونگی حشر و نشر اموات است).
حضرت فرمود: كسی كه آن را از هیچ آفرید، و صورت آن را بدون الگوی قبلی ساخت، می تواند بار دیگر آن را به همان صورت اولیه برگرداند مانند روزی كه آفریده شد.
زندیق گفت: این مطلب را برای من توضیح بده.
حضرت فرمود: روح در جای خود مقیم است، روح نیكوكار در روشنائی و فراخی، و روح گنهكار در تنگی و تاریكی، و بدن به خاكی مبدل می شود كه در ابتدا از آن آفریده شده است، و آنچه درندگان و حشرات آن راخورده و پاره پاره كرده، سپس از جوفشان دفع نموده در خاك موجود، و نزد كسی كه به وزن ذره ای چیزی در تاریكیهای زمین از نظر او پنهان نیست، و به عدد اشیاء و وزن آنها آگاه می باشد؛ محفوظ است.
و خاك روحانیین (یعنی انسانهای پاك) مانند طلا است كه در میان خاكها است.
پس هرگاه هنگام قیامت و رستاخیز فرا رسید بر زمین بارانی فرود می آید - كه آن باران زنده كردن است - پس زمین باد می كند، و مانند مشك (دوغ) بهم می خورد، آن جا است كه خاك بشر مانند طلا كه به وسیله ی آب و شستشوی شن از خاك جدا می شود؛ جدا می گردد، و مانند كره كه از دوغ جدا می شود؛ جدا می گردد آنگاه به اذن خدای توانا هر خاكی در قالب و صورت خود قرار می گیرد و روح در آن قالب وارد می شود، و انسان برمی خیزد، بدون اینكه چیز بیگانه ای را در جسم و پیكر خود ببیند.
زندیق گفت: پس هرگاه كسی بی كفن بمیرد چه می شود؟
[ صفحه 321]
حضرت فرمود: خداوند عورت او را با چیزی كه مشیتش به آن تعلق بگیرد؛ می پوشاند. [1] .
[1] بحارالأنوار: ج 10 ص 185.